- مرداد ۲۳, ۱۳۹۷
- ارسال شده توسط: mmm
- بخش: استارتاپ, بازاریابی و فروش
بازاریابی خلاقیت محور
هر چه منابع مالی و انسانی کسبوکارها محدودتر و از سویی دیگر فضا رقابتیتر و سختتر میشود، مدیران و کارکنان، گروهها و واحدهای بازاریابی و فروش، بهدنبال روشهایی جدیدتر، دقیقتر، هدفمندتر و اقتصادیتر میگردند تا با منابع محدود بتواند، کارآیی را به حداکثر برسانند.
روشهای رایج بازاریابی، آنقدر ازسوی بنگاههای تجاری مختلف استفاده شدهاند که دیگر تکرار آنها نتایج چندان مطلوبی ندارد.
اگر به حوزه بازاریابی نگاهی بیندازیم، در کنار بازاریابی کلاسیک، استراتژیهایی هستند که اگرچه برخی از آنها به اندازه بازاریابی کاتلری(فیلیپ کاتلر از استادان مطرح دانش بازاریابی جهان و پدر بازاریابی مدرن است) معروف نیستند اما میتوانند بسیار قدرتمندتر ظاهر شوند. بهطور کلی ریشه کلمه«استراتژی» از استراتگوس در یونان باستان گرفته شده است و به زبان ساده میتوان آن را به هنر جنگ تعبیر کرد. فارغ از اینکه چه تعاریف دیگری برای استراتژی و تاکتیک وجود دارد، میخواهیم به چند استراتژی بسیار قدرتمند بازاریابی اشاره کنیم که در فضای رقابتی امروز برای کسبوکارهای کوچک و بزرگ بسیار راهگشا و حیاتی هستند.
یکی از این استراتژیها بازاریابی چریکی یا پارتیزانی است که جنگهای نامتعارف بسیاری نیز براساس مفهوم این استراتژی پیریزی شدهاند. در بازاریابی چریکی به علت محدودیت شدید منابع، مجبوریم از روشهای غیرمتعارف بر پایه خلاقیت استفاده کنیم. در واقع در این روش بهجای منابع رایج مانند سرمایه و نیروی انسانی، منابع ما خلاقیت، فناوری و شناخت و هدفگیری دقیق مشتریانمان هستند.
بهجای آنکه منابع و بودجه شرکتتان را پخش و پلا کنید، آن را درست روی آن بخش از بازار که با بررسیهای بهعمل آمده بیشترین احتمال خرید از شما را دارند، متمرکز میکنید. بله بازاریابی چریکی نیاز به دانش و درک عمیق مشتری دارد و هرچه شناخت شما عمق بیشتری داشته باشد، نحوه بکارگیری خلاقیت دقیقتر و آثار آن سودآوری بیشتری برای کسبوکارتان به همراه خواهد داشت.
بخشبندی بازار بر پایه معیارهای گوناگون مانند تیپ شخصیتی، معیارهای رفتاری، نیازهای آشکار و پنهان مشتری، بودجه مالی، دسترسی آسان با توجه به کانالهای ارتباطی و ابزارهایی که در دسترس دارید، همگی به انتخاب دقیق بازار هدف کمک میکنند.
برای افزایش کارآیی این سبک بازاریابی بهتر است از مفهوم بازاریابی ناب هم استفاده کنید. به این صورت که ابتدا بهطور دقیق مشتریانی با احتمال خرید بالا را مشخص کنید و سپس با روشهای خلاقانه به سراغ آنها بروید و در هر مرحله به سرعت نتایج را اندازهگیری و بلافاصله نسبت به بهبود روشها و روندها اقدام کنید. به طوریکه فاصله بسیار کمی بین هر چرخه بازاریابی و تبلیغات تا بازخوردگیری از آن باشد. با این روش ریسک خطای شما به حداقل میرسد و سرعت یادگیری و رشد شما در فرآیند بازاریابی به بالاترین میزان خود ارتقا مییابد.
لازم است برای نتیجهگیری بهتر نیازهای مشتریان را از خواستههایشان جدا کنید و بدانید کدام مشتری برای رفع نیازهایش و بهطور دقیق برای رفع کدام نیازهایش خرید میکند و کدام مشتری برای خواستههایش که بیشتر ذهنی و روانی هستند، خرید خواهد کرد.
بهعنوان نمونه، من برای حملونقل نیاز به یک اتومبیل دارم که یک ۲۰۶ هم نیاز من را برآورده خواهد کرد اما خواسته من خرید یک بنز است که این میتواند نشاندهنده نیاز ذهنی و روانی من به«پرستیژ» یا خوب دیده شدن باشد. بنابراین کالاها را به هر کدام از این نوع مشتریان باید یک جور فروخت و در ذهن داشت که قرار نیست به همه بفروشیم. چراکه عدهای هستند که هیچ کدام از خواستهها و نیازهایشان با آنچه ما عرضه میکنیم، انطباق ندارد. پس بیجهت منابع و وقتمان را با آنها تلف نکنیم.
یکی از مواردی که در بازاریابی چریکی به شما کمک خواهد کرد، استفاده از مسائل روزمره وموضوعهایی است که بهواسطه اتفاقها یا وقایع حال حاضر در ذهن مردم وجود دارد. فرقی نمیکند شما بازاریابی آنلاین(بازاریابی اینترنتی) کار میکنید یا آفلاین؛ در هر کدام که بخواهید فعالیت کنید مفهوم و استراتژی بازاریابی چریکی قابلپیادهسازی و بهرهبرداری است.
در یادداشت بعدی درباره بازاریابی جودویی یکی دیگر از استراتژیهای بازاریابی که از فنون رزمی گرفته شده، صحبت خواهیم کرد.
این مقاله در روزنامه گسترش تجارت منتشر شده است.