- اردیبهشت ۱۲, ۱۳۹۳
- ارسال شده توسط: mmm
- بخش: نوشته های شخصی
بدون دیدگاه

زن بزرگ زندگی ام، مادرم که بی تردید هر آنچه از عشق می دانم را وامدار اویم.
بودنش مقدس ترین چیزیست که می توانسته زندگیم تحت تاثیر آن باشد.
قصه های کودکی بنیانگذار موهبتی است که امروز آن را خلاقیت می نامیم.
و پدرم مردی که بسیار بسیار زیاد از او آموخته ام و بودنش افتخار من است؛ مرد بزرگ زندگی من.
اگر کوچکترین چیزی از اخلاق و مدیریت بدانم مرهون وجود ارزشمند ایشان است.
اخلاق همیشه برایم حد انتهای قدرت بوده و هست؛ خوشا به حال آنان که اینگونه مقتدرانه قدرتمندند.