شهود ، از رویاپردازی تا واقعیت

همه ما افرادی را دیده ایم که رویا پرداز هستند و بسیاری از ما نیز آنها را به واقع گرایی و تطابق با واقعیات عینی دعوت کرده ایم. شاید امروز رفته رفته با گذشت زمان بیشتر  بتوانیم بپذیریم که برخی افراد عینی تر هستند و زندگی و تصمیمات خود را بر پایه واقعیت بیرونی موجود شکل می دهند و برخی دیگر از افراد رویاپردازتر و متمرکز بر روی احتمالات هستند که زندگی و تصمیمات خود را بیشتر با شهود و تصویر بزرگ تر شکل می دهند.

اما موضوع اینجاست که کدام دسته موفق تر هستند و کدام می توانند در شکل گیری یک بیزنس نقش مهمتری را ایفا کنند؟ آیا اصلا بین این دو دسته ترجیحی وجود دارد؟

بله بدون شک تفاوت ها عمده ای وجود دارد. بطور کلی براساس آمار اکثر کارآفرینان، صاحبان و بوجود آورندگان بیزنس ها و نه مدیران آنها، تمرکز بر تصویر بزرگتر و شهود دارند و به عبارت دیگر شخصیت آنها شهودی (Intuition) است.
همینطور آنهایی که برای دریافت و تبادل اطلاعات خود با محیط و دیگران، بر تصویر بزرگتر، احتمالات، معانی، الگوها، سمبل ها و بطور کلی شهود تمرکز دارند، در حیطه هایی مانند کارآفرینی، مدیریت استراتژیک، مدیریت در شرایط پیچیده، خلاقیت و نوآوری از بخت بیشتری برخوردارند.

در شخصیت شناسی MBTI به این افراد شهودی(N) گفته می شود که دو مشرب ایده آلیست(NF) و بینشی (NT) نیز از ترکیب شهود با T و F حاصل می شوند.
بر اساس شخصیت شناسی MBTI که ریشه آن به بنیانگذار روانشناسی تحلیلی یعنی کارل گوستاو یونگ بازمی گردد، انسانها با توجه به ترجیحشان برای دریافت انرژی به درونگرا(E) و برونگرا(I) و بر اساس نحوه تبادل اطلاعات با محیط به شهودی(N) و حسی(S) و بر اساس نحوه تصمیم گیری به فکری(T) و احساسی(F) و بر اساس سبک و سیاق زندگی به دو دسته ملاحظه گر(P) و قضاوتگر (J) تقسیم می شوند. از ترکیب این هشت فاکتور، 4 مشرب و 16 تیپ شخصیتی بوجود می آید که هر کدام خصوصیات، نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود را دارند.

اغلب افرادی که ابداع گر و خالق پدیده های جدید هستند دارای شخصیت شهودی(N) بوده و به تصویر بزرگتر توجه دارند. بیزنسمن های موفق نیز از این قاعده مستثنی نیستند. شاید این سوال پیش بیاید که این افراد با وجود آنکه بیشتر به احتمالات و تصویر بزرگ تر توجه دارند از آمار و اعداد و ارقام و جزئیات و همینطور واقعیات عینی موجود غافل می شوند؛ پس چطور موفق هستند؟!

بطور کلی داشتن تیپ شخصیتی شهودی لزوما به معنای موفقیت بیشتر نیست و هر تیپ شخصیتی در جایگاه خودش می تواند بسیار موفق باشد. اما در صورتیکه یک فرد شهودی مهارت ها و دانش لازم را داشته باشد می تواند با استفاده از افرادی که تیپ شخصیتی آنها حسی (S) است و بیشتر بر واقعیات عینی و جزئیات تمرکز دارند استفاده نماید تا این ضعف خودش را پوشش دهد. صد البته بیزنس من های موفق در کنار خود تیم هایی دارند که فرآیند تحلیل و تمرکز بر جزئیات را برای آنها انجام می دهند و اطلاعات لازم را برای تصمیم گیری در اختیار آنها

می گذارند. بنظر می رسد با دانستن این مطالب  اهمیت و ضرورت کارتیمی و هم افزایی تیپ های شخصیتی مختلف بیشتر روشن می شود و دریچه جدیدی برای تحلیل دلایل موفقیت یا عدم موفقیت افراد و شرکت ها باز می شود. برای نمونه استیو جابز یک شهودی است که حضور او در شرکت اپل و سایر کمپانی های موفق مانند پیکسار بسیار الهام بخش و اثرگذار بوده است.

به عنوان مثال تیپ شخصیتی ENTJ یک رهبر و مدیر در شرایط سخت و پیچیده است که نیاز به خلاقیت و ابداع روش های جدید بسیار بیشتر احساس می شود؛ در حالیکه یک ESTJ زمانی موثرتر واقع می شود که شرایط ساده و غیر پیچیده باشد.

در مورد MBTI و کاربردهای آن، همینطور نحوه بکار گیری آن در تیم سازی(Team Building) بسیار بیشتر صحبت خواهم کرد.