مرگ

شاید بیماریهای سخت و لاعلاج مثل سرطان و ایدز و مرگ تلنگریست برای آنکه بدانیم فرصت ما همیشگی نیست. آمده ایم تا با بودنمان معنا پیدا کنیم و برای آغاز باقی مسیر مهیا شویم.

شاید سبک زندگی اهمال کارانه خیلی از ما نیاز به همچین کاتالیزورهایی دارد تا نشانمان دهد برای چه اینجا هستیم. انسانها یا با درد تغییر می کنند یا با آگاهی. شاید درد همان بیماری باشد که از منظری در نهایت حکمت است و آگاهی همان چیزی باشد که اغلب نداریم؛ بنابراین برای خیلی از ما انسانها یاد بیماری و مرگ مانند ساعت شنی غمناک و آزاردهنده ایست که می تواند قشنگترین نقاط عطف در زندگیمان را سبب ساز باشد و یا همینطور دردناکترین افسوس ها را.

شاید بتوانیم بهانه ها و راه های فرارمان را که مدتهاست آنها را برای لحظات اهمال کاریمان توسعه می دهیم، همه را ببوسیم و کنار بگذاریم.

شاید همان جایی که می پنداریم به آن تعلق نداریم، باعث و بانی بزرگترین دردهای ما باشد.

شاید کیفیت زندگی ناب لحظات را بتوان از انسانهایی آموخت که به هر دلیلی وقت کم دارند.

خوشا به حال آنان که برای وقت کم آوردن منتظر بیماری و یاد مرگ نمی شوند.

شاید آن روز راحتتر روی ترسهایمان پا بگذاریم و شجاعانه تر زندگی کنیم.

به خود بگوییم: ” اخلاقتو خوب کن”

images



نیاز به کمک یا سوال دارید؟